فرسنگها از فراز و نشیب کوههای یکدست سنگی گذشتهای و حالا یک نفر میآید. میآید آن بالا. در بالاترین نقطه افق که دیده میشود، میایستد. جایی بین زمین و آسمان.
قدش بلند است. صدایش آواز سلیمان و نغمه داود را تداعی میکند. او میآید تا صدایت کند. تو را به بهترین نام میخواند و بهترین خاطره زندگی ات را میسازد.
قلبت پر از شور است و شکوه؛ شکوه یک ایمان تازه. یک بغل ستاره را که تازه از آسمان چیدهای، در آغوشت میفشاری. آرام و سبک از کوه سرازیر میشوی، میخواهی دستهای غبار گرفته و خاکی آدمها را پر از ستاره کنی. میروی که نغمه داود را در صحرا پخش کنی که ...
غمی به سراغت میآید. با ستارههایت مهربان خواهند بود؟ نغمههایت را میشنوند؟ از سرعتت کم میشود. نمیدانی با ایمان نورستهات چه میکنند.
همچنان در اندیشهای که در پایان راه، خدایت را در دامنه یافتهای. در آغاز یک راه ناپیدا پیدایت کرده است و در پایان راه هم هوایت را دارد.
به بهانه عید بزرگ مبعث، با چند سؤال سراغ چند نفر از هنرمندان کشور میرویم، به این امید که با نگاهها و تصویرهای تازه و متنوعی که از زندگی پیامبر اعظم ص و وحی به ما میدهند، راهی برای آشنایی بیشتر و صمیمیتر شدن با پیامبر خداص باز کنیم. اول سؤالها را آوردهایم و بعد جوابها را به ترتیب حروف الفبا.
1 - به نظر شما، امروزه به کدام ویژگیهای پیامبرص بیشتر نیاز داریم؟
2 - چه حسی از اولین آیههای نازل شده بر پیامبرص اسلام دارید که با خواندن شروع میشود و به آفرینش خداوندی اشاره میکند که با قلم آموزش میدهد؟
3 - خاطرهای از شنیدن یا خواندن آیهای از قرآن به یاد دارید که در لحظههای خاص حال شما را دگرگون کرده باشد؟
4 - یادتان هست چه زمانی و با چه تصویری با پیامبرص آشنا شدید؟
5 - اگر بخواهید عید سعید مبعث را تبریک بگویید، قبل از همه به چه کسی و با چه جملهای تبریک میگویید؟
6 - جذابترین واقعه یا واقعههایی که درباره زندگی پیامبرص شنیدهاید کدام بوده است؟
7 - به نظر شما حساسترین لحظه یا رویداد زندگی پیامبرص چه بوده است؟
آرام آرام برمیخیزد!
منوچهر اکبرلو - نویسنده و منتقد:
1 - همانها که جذاب ترین لحظه های دوره زندگی پیامبرص را شکل میدادند: محبت، سادگی و لبخند.
2 - !
3 - فبأی آلاء ربکما تکذبان. (آیهای که بسیار در سوره الرحمن تکرار میشود) هر لحظه، در هر هنگامه هر رویداد، هر خوشی و هر ناخوشی که به سراغمان میآید و شاد یا غمگینمان میکند، یادِ این آیه میافتم و این مفهومش که «کدام نشانه پروردگار را میشود انکار کرد؟»
4 - تصویر سه چهار سالگیام از ایشان. یک پیرمرد بلند قامت با شنل بلند.خیلی بلند.
5 - به خودم! تبریک هم نمیگویم. هشدار میدهم که: یک عید مبعث دیگر! پیامبر را شناختهای یا هنوز ...
6 - آن جاهایی که حضرت، میبخشیده است، لبخند میزده و ساده میگرفته است.
7 - آنجا که پس از نزول وحی، از کوه پایین میآید و آرام آرام به مکه نزدیک میشود.
چه تصوری میتوان داشت؟
علی دانشور – گرافیست و تصویرگر:
1 - به نظرم میآید که ما به عنوان انسانهایی که الگویمان پیامبر مکرم اسلام ص هستند، به تمام ویژگیهای این اسوه حسنه نیازمندیم و باید به همه آنها برسیم و برای رسیدن به آنها باید تلاش کرد و از خداوند استمداد کرد. ویژگیهای عظیمی مثل عبادت، محبت و عشق به بندگان خدا، استقامت در دین و تحمل سختیها و ناگواریها.
2 - وقتی بدانیم که اولین آیههای نازل شده با کلمه«اقرا» (بخوان) بر قلب پیامبر گرامی نازل شده و سپس آفرینش انسان مطرح شده، شاید بشود چنین برداشت کرد که باید انسان فهم خودش را از فهم مادی و جسمانی بالاتر ببرد و به علوم ملکوتی نیز دست پیدا کند و در پی آن به هدف از خلقت خود پی ببرد که بزرگترین امر، خودشناسی است که در پی آن خدا شناسی محقق خواهد شد، انشاءالله.
3 - هر وقت آیه 88 سوره مبارک حضرت یوسفع را میخوانم، به یاد امام زمانمان میافتم و خود را همچون برادران خاطی یوسف میبینم که انتظار بخشش و صدقهای از جانب آن عزیز و سرور دارم.
این آیه میفرماید: «قالوا یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعه مزجه فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین. وقتی برادران خطاکار حضرت یوسف به امر پدرشان به خدمت حضرت یوسف آمدند، گفتند: ای عزیز مصر، ما با همه اهل بیت خود به فقر و بیچارگی گرفتار شدهایم و با متاعی ناچیز و بیقدر به حضور تو آمدهایم. محبت فرما و بر قدر احسانت بیفزا و از ما به صدقهای دستگیری کن که خدا صدقه بخشندگا ن را نیکو پاداش میدهد.»
4 - به زمان یا تصویر خاصی نمیتوانم اشاره کنم. من هم مثل همه بچههایی که در یک خانواده مذهبی یا معمولی زندگی میکردند، با پیامبر عزیز آشنا شدهام.
5 - عید سعید مبعث را قبل از هر کس به وجود نازنین خود پیامبرص و اهلبیت ایشان خصوصاً حضرت مهدی (عجلالله تعالی فرجهالشریف) و تمام شیعیان و مسلمانان جهان تبریک میگویم. امیدوارم ما هم بتوانیم لحظهای را پیدا کنیم که آن لحظه، لحظه مبعوث شدنمان در درونمان بشود.
6 - روایتها، حکایت ها و حادثههای زیادی از پیامبر گرامی اسلامص شنیدهایم که همگی جذاب و شنیدنی هستند. اما مطلبی را خواندم که خیلی برایم جالب بود. گفتهاند روزی پیامبر عزیز در کوچههای مدینه در حال حرکت بود که دیدند بچهها مشغول بازی با حسنین ع هستد. حضرت متوجه یکی از کودکان میشوند و به نزد او میروند و دست بر سر او میکشند و نوازشش میکنند و میبوسند، برخی علت این امر را از ایشان جویا میشوند.
پیامبر در جواب میفرمایند: این کودک خیلی به حسین من توجه میکند... او از یاران حسینم خواهد بود و همان کودک را سالها بعد، روزعاشورا، در رکاب مولایش حسین ع میبینیم که به شهادت میرسد.
7 - حساسترین لحظه و رویداد زندگی پیامبرص بعد از مبعوث شدن، به نظرم داستان تولد حضرت فاطمهس باشد؛ آن هنگام که خداوند فرمود: انا اعطیناک الکوثر... رویدادی بسیار شنیدنی و جذاب که خداوند وجود نازنین سرور زنان جهان را به پیامبرص و عالم هدیه فرمود.شرح و بیان بسیار زیبایی از این داستان در کتاب «کشتی پهلو گرفته» سید مهدی شجاعی آمده است.
اگر نمیآمدی، در تاریکی میماندیم
بهروز رضایی کهریز – نویسنده و روزنامهنگار
1 - به خلوصش، به مهربانیاش، به حیا و شرمش و احترامش به دانایی و کاردانی دیگران.
2 - میگویند قلم نخستین چیزی است که خداوند آفرید و با آن بود که آفرینش هستی را رقم زد. قلم یکی از بزرگترین نعمتهای خداوند بر بشر است. از این رو شگفتآور نیست که خداوند یادآوری کند که ما را به آموختن با قلم راه برده است. آن هم جایی که سخن از خواندن است و قرار است معجزه همیشگی این دین تر و تازه، کتاب باشد.
3 - در لحظههای گوناگون زندگیام، غم و شادی فراوان داشتهام. در این لحظهها که به قرآن پناه بردهام، هر بار با چتر آیهای به من پناه و با مسکن سورهای به من آرامش داده است. حالا که فکر میکنم میبینم در بین این سورهها هر بار که به سوره مزمل و مریم (خصوصاً ماجرای خود مریم) میرسم، هنوز حسی عجیب پیدا میکنم.
4 - یادم نیست. ولی یکی از نخستین تصویرهایی که از پیامبرص یادم میآید ماجرای سفر او به شهر طائف است. من در سن و سالهای کودکی از کار آن کودکان که پیامبرص را سنگ میزدند، خیلی ناراحت شدم. برایم قابل قبول نبود که بچهها به دنبال این مرد و همراهش بیفتند و آنها را سنگ بزنند به جرم این که مردم را به خدا میخواند.
5 - کمی شعاری میشود میدانم. ولی حقیقتاً فکر میکنم باید به خودمان تبریک بگوییم. اگر پیامبرص نمیآمد و خدای واقعی را به ما نشان نمیداد، برای همیشه در تاریکی گمراهی میماندیم. لابد حرفهایی را که مردم مختلف به پیامبرانشان میزدند، در قرآن خواندهاید. اگر قرآن نمیآمد ما هم یکی از آنهایی بودیم که از این حرفهای مسخره فراوان میزدیم.
6 - به نظرم از همه جذابتر لحظهای است که پیامبرص با شکوه و عزّت وارد مکّه میشود و با بزرگواری تمام مردم مکه را میبخشد. وقتی این روز را با روز گریز پنهانیاش از این شهر و ستمهایی که در همین شهر بر او رفته است، مقایسه میکنم، به نظرم خیلی دلانگیز و جذاب میرسد. گرچه صحنههای جذّاب در دوره پیامبری او کم نیست.
7 - حساسترین لحظه به نظرم لحظهای است که عمرو بن عبدود از خندق مدینه گذشته است و مبارز میطلبد. مؤمنان همه سر را به زیر انداختهاند و کسی به مبارزه او نمیرود. او بلند بلند رجز میخواند و میگوید: اگر راست میگویید و بهشتی هستید، بیایید تا شما را به بهشت بفرستم. رفتن به مبارزه این مرد، مساوی با مرگ حتمی است. علیع جوانمردانه پا پیش میگذارد و برای نبرد اجازه میگیرد. قهرمانانه او را از پا درمیآورد و در این هنگام است که پیامبرص نفسی از سر راحتی میکشد و میفرماید: ضربهای که علیع زد، با تمام عبادت جن و انسان برابری میکند.
شاید هیچ کجای دیگری در تاریخ اسلام نباشد که عاشقان شهادت دربرابر گستاخیهای یک کافر چنین آرام بوده باشند. و شاید هیچگاه ضربه یک شمشیر نتوانسته باشد پیوند محکم دشمنان رسول خداص ، را که میخواستند ریشه دین تازه را بخشکانند، چنین پاره کند.
منبر پیامبرص- عکس از ابراهیم رستمی
بی تو نمیتوانیم حق را از باطل بشناسیم
احمد مهدوی قائمی – گرافیست
1 - قدرت تشخیص حق و باطل را بسیار کم داریم.
2 - نشانه اهمیتی است که خداوند به علم توأم با معرفت و شناخت قائل شده است.
3 - آیه ای که در روز غدیر برپیامبرص نازل شد با این مضمون که اگر این پیام را به امتت نرسانی رسالتت کامل نمیشود... درباره انتخاب جانشین نبوت.
4 - در دوران کودکی با شنیدن داستان زندگی کودکی پیامبر ص و ماجراهایی که نزد حلیمه، دایهاش، اتفاق افتاد.
5 - به پدر و مادر که نزدیکترین بزرگان ما هستند، میگویم: عیدتان مبارک!
6 - ماجرای مخفی شدن پیامبرص در غار از دید مشرکان، زمان هجرت از مکه به مدینه که به اذن خداوند عنکبوت تار تنید و کبوتران لانه کردند تا پیامبرص در امان باشد.
7 - زمانی که به پیامبری مبعوث شد، که حامل خبر نبوت خود به امتش بود.
خدا در دل های مهربان و بیکینه خانه میکند
وحید نیکخواه آزاد – شاعر و کارگردان:
1 - پیامبر خدا رحمه للعالمین بود. یعنی مهربان برای همه مردم. امروز هم مثل همیشه، همه به این مهربانی نیاز داریم. چون خدا فقط در دلهای مهربان و بیکینه خانه میکند.
2 - اولین آیهها شاید بزرگترین و مهمترین حرفهای خداوند برای انسان ها را در خود داشته. خداوند در این آیهها از پیامبرص چه درخواستی میکند و او را به چه کاری فرمان میدهد؟ خواندن. و خود را چگونه معرفی میکند؟ خدایی که با قلم آنچه را که انسانها نمیدانند به آنها میآموزد. این آیهها همه ما را به خواندن دعوت میکنند و آموختن با قلم. و به ما میگویند خداوند با کسانی که قلم در دست میگیرند و برای آموختن میکوشند، همراه است.
3 - توی لحظههای سختی و ناراحتی مرتب تکرار میکنم: الا بذکرالله تطمئن القلوب (آیه 28 سوره رعد). یاد کردن خدا یعنی وصل شدن به بزرگترین قدرت عالم و کسی که با بزرگترین قدرت عالم یکی شده باشد، نه میترسد و نه نا آرام میشود.
4 - کلاس ششم دبستان، استاد سید علی موسوی گرمارودی معلم انشای ما بود. آن سال شعری که درباره پیامبرص و غار حرا گفته بود، برنده جایزهای شد. پیوند شعر معلم انشا که دوستش میداشتم و پیامبرص برایم خاطرهای ماندگار است.
5 - عید مبعث، عید باز شدن زیباترین درِ آسمان است. این عید را به کسانی تبریک میگویم که پنجرههای رو به آسمانشان را همیشه باز نگه میدارند.
6 -جذابترین واقعه برای من فتح مکه است. پیامبرص بیشترین آزار را در مکه و از اهل مکه دیده بود. اما وقتی با سپاه بزرگش به مکه بازگشت و آنجا را فتح کرد همه را بخشید.
7 - حساسترین لحظه زندگی پیامبرص همان لحظه اولین وحی است این لحظه نه فقط برای پیامبر، بزرگترین لحظه زندگیاش بوده، بلکه در تاریخ زندگی بشر بینظیر و استثنایی است.